چرا یوگا بله و ورزش های دیگر(هم چون ژیمناستیک، بدن سازی و…) نه؟! پاسخ چنین بود: بازیگر نیازی به حجم سازی عضلات ندارد. او نه می خواهد وزنه بردارد و نه دیسک پرتاب کند. باید دنبال چاره ای گشت که بدنش را بشناسد و خوب از آن استفاده کند و یوگا این نیرو را در خود دارد که بی آن که عضلات را دفرمه کند، انعطاف و چابکی و قدرت فراوانی به آن ها ببخشد. استفاده ی درست از هر چیزی نیازمند شناخت و درک صحیح از آن چیز است. استاد مایا در کتاب خود به نام سیکلیک یوگا در باب تفاوت یوگا با ورزش های دیگر می نویسد: آگاهی و دانش بر کارکرد های ارتوپدیک، عضلانی و فیزیولوژی در هنگام انجام حرکات یوگا مطرح است و وقتی انسان با آرامش و تأنی و طبق اصول حرکات را انجام می دهد این فرصت درک را می یابد.
جزو اولین اصول بازیگری رهایی بدن یا عضلات است که این خود یکی از اصول وضعیت های یوگا نیز هست، چرا که در یوگا با تمرکز بر روی عضلات مختلف، تنش ها و انقباضات را از آن دور می کنیم و به صورت کاملاً ارادی، آرامش و آگاهی را در جسم و روحمان جاری کنیم. همین تنش زدایی بر انعطاف مفاصل و عضلات منقبض تأثیر معجزه آسایی می گذارد. آقای لی استراسبرگ در کتاب «بازیگری به شیوه متد» درباره ی تنش های جسمانی می گوید: به اعتقاد برخی از روانپزشکان، بدن فشار های عصبی و روانی را در خود نگه می دارد و ورزش های جسمی نمی توانند آن ها را از بین ببرند. برای رسیدن به آرامش و رها سازی عضلانی در این ناحیه از بدن باید ارتباطی بین ذهن و جسم برقرار شود و از طریق این ارتباط است که تنش زایل می شود.
او در فصل راهکارهایی برای آموزش بازیگری می نویسد: هر جلسه تمرین ما در ابتدا با رها سازی شروع می شود. بازیگر سعی می کند مناطقی از بدن خود را که دارای تنش هستند، شناسایی کند. برای رها شدن، بازیگر می تواند روی صندلی بنشیند. بهتر است صندلی اش چندان راحت نباشد. در مرحله ی دوم، بازیگر نقاط مختلف بدنش را آزمایش می کند تا از وجود تنش آگاه شود. راست و مستقیم می نشنید و سعی می کند به نتایج رهایی سازی فکر کند. رهایی ذهنی به مراتب مشکل تر از رهایی فیزیکی است.
در صفحات بعدی استراسبرگ عنوان می کند بازیگر به تنهایی در سیر رهاسازی، نمی تواند دقیقاً تفاوت رهایی و تنش را دریابد، پس یک مربی باید از بیرون او را زیر نظر داشته باشد. استراسبرگ می افزاید: اخیراً دریافته ام کسانی که تمرینات ذن، یوگا و مراقبه را انجام می دهند، لزوماً بازیگران خوبی نمی شوند. چون برون فکنی عواطف را نیاموخته اند. شناخت بدن و ساز و کار آن برای هرکس که می خواهد طبیعت وجود خودش را بشناسد مفید است. از این طریق می توان درک بهتری نیز از مقوله ی مهارت بازیگری به دست آورد. اما این شناخت شرط کافی برای بازیگر شدن نیست.
یوگا فنی است که ذهن و جسم را توأمان تحت کنترل در می آورد و این شاید اولین همانندی تمرینات تربیت بازیگری و آساناهای یوگا باشد. حتی جسمانی ترین یوگا ها نیز که شاید هاتا یوگا باشد از ذهن غافل نمی ماند و گزاف نگفته ایم اگر بگوییم تمرینات جسمانی هاتا یوگا نیز در راستای دستیابی به تمرکز ذهنی است. در کل می توان هدف یوگا را رسیدن به تعادلی روحانی دانست با استفاده از حرکات و وضعیت های جسمانی که به آسانا معروفند و نیز تمرینات تنفسی موسوم به پرانایاما.
دلیل دیگر برای برگزیدن یوگا، دخیل بودن آگاهی و اراده و تمرکز در اجرای حرکات آن است. وگرنه می شد به راحتی تکنیک هایی چون ژیمناستیک، آکروبات و ورزش هایی چنین را در برنامه ای گنجاند. اما ضعف آن گاه خود را می نماید که دریابیم بازیگر جسم صرف نیست و روح مطلق نیز نیست.
از دیگر فواید یوگا برای بازیگر می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1 دیدگاه
ممنون از شما . واقعا همونی بود که می خواستم،کامل و بدون نقص